در تحقیقات کیفی، حجم نمونه به تعداد شرکتکنندگان یا مواردی اشاره دارد که در مطالعه شرکت میکنند. برخلاف تحقیقات کمی که حجم نمونه بر اساس محاسبات آماری و با هدف تعمیمپذیری تعیین میشود، در تحقیقات کیفی حجم نمونه معمولاً کوچکتر و بر اساس معیارهای کیفی انتخاب میشود. هدف اصلی در تحقیقات کیفی، دستیابی به اشباع نظری (Theoretical Saturation) است، یعنی نقطهای که در آن دادههای جدید اطلاعات اضافی یا بینش جدیدی ارائه نمیدهند و محقق به درک عمیق و جامعی از پدیده مورد مطالعه دست مییابد.
عوامل مؤثر در تعیین حجم نمونه در تحقیقات کیفی:
- هدف تحقیق: اگر هدف تحقیق بررسی عمیق یک پدیده خاص باشد، حجم نمونه ممکن است کوچک باشد.
- تنوع شرکتکنندگان: اگر تحقیق نیاز به بررسی دیدگاههای متنوع از گروههای مختلف داشته باشد، حجم نمونه ممکن است بزرگتر شود.
- اشباع نظری: حجم نمونه تا زمانی افزایش مییابد که دادههای جدید اطلاعات جدیدی ارائه ندهند.
- منابع در دسترس: زمان، هزینه و دسترسی به شرکتکنندگان نیز میتواند بر حجم نمونه تأثیر بگذارد.
روشهای تعیین حجم نمونه در تحقیقات کیفی:
- نمونهگیری هدفمند (Purposive Sampling): در این روش، شرکتکنندگان بر اساس ویژگیهای خاصی که مرتبط با سوالات تحقیق هستند، انتخاب میشوند.
- نمونهگیری نظری (Theoretical Sampling): در این روش، محقق بهصورت تدریجی و بر اساس یافتههای اولیه، شرکتکنندگان جدید را انتخاب میکند تا به اشباع نظری برسد.
- نمونهگیری گلوله برفی (Snowball Sampling): در این روش، شرکتکنندگان اولیه، افراد دیگری را که میتوانند در تحقیق مشارکت کنند، معرفی میکنند.
- حجم نمونه معمول در تحقیقات کیفی:
- در تحقیقات کیفی، حجم نمونه معمولاً بین ۵ تا ۵۰ شرکتکننده است.
- در مطالعات موردی (Case Studies)، ممکن است تنها یک یا چند مورد مورد بررسی قرار گیرند.
- در تحقیقات پدیدارشناسی (Phenomenology)، حجم نمونه معمولاً بین ۵ تا ۲۵ شرکتکننده است.
- در تحقیقات مبتنی بر نظریه دادهبنیاد (Grounded Theory)، حجم نمونه تا رسیدن به اشباع نظری ادامه مییابد و ممکن است بین 8 تا 20 شرکتکننده باشد.
نظرات