همه شرکتها برای خود دارای یک نوع خاصی از استراتژی میباشند، با این حال برای این که فرایند تصمیم گیری، منفعلتر باشد، بایستی دارای عملکرد منطقی، سیستماتیک و هدفمند و عینی داشته باشند (براینسیلاو، 2014). براینسیلاو، 2014 آن را به عنوان هنر و علم تدوین، پیاده سازی و ارزیابی تصمیمات چند منظوره و چند کارکردی در نظر گرفته است که سازمان را قادر به دست یابی به اهداف خود میکند. همان طور که آدیمی و همکاران (2017) خاطر نشان کردهاند، این فرایند دارای ماهیت تکراری و پیوسته است و شامل برهمکنشها و بازخوردهای مهم در میان پنج بعد کلیدی است: هدف گزاری، تحلیل، تشکیل استراتژی، پیاده سازی استراتژی و پایش استراتژی. بر طبق گفتهی کوچ و ور (2016)، این فعالیتها موجب اطمینان از حصول اهداف کوتاه و بلند مدت سازمان میشوند. بنابراین، لازم است تا مدیران ابتدا قادر به درک شیوههای مدیریت استراتژیکی که متناسب با شرکت آنهاست و نیز شیوه اثر گذاری این فرایندها بر عملکرد آن در یک صنعت معین و نیز شیوههای دست یابی به مزیت رقابتی باشند (اگوا 2014).
مراحل مدیریت استراتژیک
- تحلیل عوامل محیطی: این نخستین گام در تدوین استراتژی بوده و شامل تجزیه تحلیل محیط خارجی و داخلی است که در آن سازمان، فعالیت میکند. اگرچه تحلیل خارجی به مدیرا در شناسایی فرصتها و تهدیدات سازمان کمک میکند، هدف تحلیل داخلی، شناسایی شایستگیها و مهارتهای متمایز است (کراجی و عثمانی، 2013). موریکوی، چریوت و کومن (2017) خاطر نشان کرده است که تحلیل زیست محیطی شامل موارد زیر است: محیط خارجی دوردست (چشم انداز سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناوری، حقوقی و زیست محیطی-PESTLE)، محیط صنعت (رفتار رقابتی سازمانهای رقیب، قدرت چانه زنی خریداران/ مشتریان و تأمین کنندگان، تهدیدات ناشی از ورود افراد تازه وارد به صنعت و توانایی خریداران برای جایگزینی 5 نیروی پورتر) و محیط داخلی (نقاط قوت و ضعف منابع سازمانی- افراد، فرایندها و سیستمهای فناوری اطلاعات).
- تدوین و فرمولاسیون استراتژی: این مرحله شامل توسعهی یک چشم انداز و مأموریت، شناسایی تهدیدات و فرصتهای خارجی سازمان، تعیین نقاط ضعف و قوت درونی آن، تعیین اهداف بلند مدت، تولید استراتژیهای جایگزین و تعیین دستور العمل ها و قوانین سیاسی و خط مشی میباشد (برینسلاو، 2014). همان طور که بورگو و آور (2017) خاطر نشان کردهاند، یک بیانیهی مأموریت قوی همراه با ابزارهای تحلیل وضعیت، به تسهیل تدوین یک استراتژی رقابتی کمک میکند.
- پیاده سازی استراتژی: بر طبق گفتهی ولیان و هانگر (2011)، پیاده سازی استراتژی، مجموع کل فعالیتها و گزینههای مورد نیاز برای اجرای برنامهی استراتژیک برای دست یابی به اهداف سازمان است. کوچ و ور (2016) خاطر نشان کردهاند که این فرایند شامل سطوح عملکردی، کسب و کار و شرکتی مربوط به هر سازمان است.
- ارزیابی و کنترل استراتژی: مدیران بایستی بدانند که چه زمانی استراتژیهای خاص به طور مطلوب عمل نمیکنند و ارزیابی استراتژی، ابزاری ضروری برای دست یابی به این اطلاعات است. همان طور که موریکوی و همکاران (2017) خاطر نشان کردهاند، دلیل این است که طرحهای پیاده سازی و کنترل انجام شده، ا ابعاد مهمی از شیوههای مؤثر مدیریتت استراتژیک برای سازمانها هستند. این برای بهزیستی سازمانها بسیار مهم است (احمد و موختانکو 2017) احمد و موخانگو (2017) خاطر نشان کردهاند که هیچ یک از شیوههای تدوین یا پیاده سازی استراتژی، یک فرایند فراگیر و همیشگی نیست زیرا حتی بهترین استراتژیهای تدوین و اجرا شده، به مرور زمان منسوخ و کهنه میشوند زیرا شرایط موجود در محیطهای داخلی و خارجی باعث میشود تا نیاز به تعدیلات و تغییرات اصلاحی و استراتژی تعدیل شود.
بنابراین، یک استراتژی توسعه یافته همراه با اجرای مناسب برای حفظ قدرت رقابتی سازمان در این محیط و نیز رشد شرکت، مهم است (کوچ و ور 2016، موتمی، مینا و وینجوک 2014، ویتکاستکیت 2017). با این حال، به گفتهی ماکانگا و پاول (2017)، همه طرحهای استراتژیک مناسب بایستی به اهداف مطلوب خود برسند و امکان استفاده کارامد از منابع موجود را بدهند. این همهی چیزی است که فرایند مدیریت استراتژیک نشان میدهد.
منبع: Agwu ME, Lagos Business School, Pan-Atlantic University, ANALYSIS OF THE IMPACT OF STRATEGIC MANAGEMENT ON THE BUSINESS PERFORMANCE OF SMES IN NIGERIA, Academy of Strategic Management Journal, 2018
نظرات