دکتر محمدرضا فرزین، معاون سابق وزارت اقتصاد در دنیای اقتصاد نوشت:
نظام آمار و اطلاعات اقتصادی کارآمد پیش نیاز اصلی تمامی سیاستگذاریها و برنامهریزیهای اقتصادی است و تکامل نظام برنامهریزی و سیاستگذاری اقتصادی وابسته به تکامل نظام آمار و اطلاعات اقتصادی است.
این نظام در جنبههای مختلف خرد و کلان اقتصادی اگرچه از سابقهای طولانی برخوردار است، اما در دهههای اخیر بهخصوص در 70 سال پس از جنگ دوم جهانی نقشی اساسی در مدیریت اقتصادی کشورها ایفا کرده است.
توسعه نظریات و دیدگاههای اقتصادی به طراحی نظامات جدید آماری اقتصادی و طراحی روشهای سنجش، ثبت و پایش آمار و اطلاعات اقتصادی کمک وافری کرده است و از طرف دیگر، توسعه این روشها به طراحی سیاستهای کلان و خرد اقتصادی کارآمد در عمل منجر شده است.
عموم نظامات سنجش فعالیتهای اقتصادی مانند حسابهای ملی (National Account)، طبقهبندی فعالیتهای صنعتی (ISIC)، طبقهبندی کالاهای تجاری، طبقهبندی کالاها و خدمات در مرزهای گمرکی (Hs)، حسابهای اقماری گردشگری (TSA)، حسابهای اقماری سلامت (HSA) و... همگی در چند دهه اخیر شکل گرفته و از استانداردهای جهانی برخوردار شدهاند. این نظامات همگی بر پایه آمار و اطلاعات صحیح و بهروز استوار بوده و ابزار اصلی سیاستگذاران و برنامهریزان اقتصادی در طراحی سیاستهای پولی، مالی، درآمدی، توزیعی، صنعتی و همچنین سیاستهای مالیاتی، گمرکی، بانکی و... هستند.
اعمال استانداردهای جهانی برای این نظامات منجر به توسعه روشهای مقایسهای بین کشوری بهمنظور دستهبندیهای مختلف مانند کشورهای درحال توسعه یا توسعهیافته یا از جنبه دیگر اندازهگیری ریسک اقتصادی تجاری یا مالی کشورها یا اندازهگیری و مقایسه شاخصهای کسبوکار کشورها یا دهها دستهبندی بینالمللی و منطقهای براساس شاخصهای حاصل از روشهای استاندارد سنجش فعالیتهای اقتصادی شده است.
اما دلایل محوری این همه تلاش گسترده نظری و عملی برای توسعه روشهای اندازهگیری فعالیتهای اقتصادی و سنجش و پایش آنها چیست؟
بقیه در ادامه مطلب
نظرات